دوره کامل البروکس 2014
قسمت ششم

 

 چرخه های بازار 


بازار هیچ وقت از سیکل خارج نمی شود، بلکه بین روند و دامنه معاملاتی رنج در نوسان است. وقتی بازار در دامنه معاملاتی است، می تواند در هر جهتی شکسته شود. روند می تواند صعودی یا نزولی باشد. اهمیت ندارد که قبل از ورود به دامنه معاملاتی رنج، روند در چه جهتی بوده است. هر روند از دو مرحله تشکیل شده است. اولین مرحله شکست است، که از چند شمع روند تشکیل شده است. مرحله بعد کانال ها است که به بازار پولبک می زند ولی در بین دو خط باقی می ماند. در نهایت شیب کانال ها کم شده و به دامنه معاملاتی تبدیل می شوند. و دامنه معاملاتی هم در نهایت شکسته میشود. اگر به دامنه های معاملاتی دقت کنید، می توانید ببینید که آنها نقطه شروع روند صعودی و نزولی هستند. یعنی بازار می‌ تواند سقف ‌های پایین تر و یا کف های بالاتری شکل دهد. سقف های پایین تر می توانند نشانه شروع روند نزولی باشند و کف های بالاتر هم می توانند نشانه شروع روند صعودی باشند. بالاخره در یک جایی بازار شکسته می شود و یکی از طرفین برنده میشود. در دامنه معاملاتی شما معمولاً به دنبال فشار فروش یا خرید هستید تا ببینید کدام طرف برنده خواهد شد. می توانید دامنه معاملاتی را به عنوان مرحله انتقال ببینید. یعنی بازار در روند است و بعد می ایستد تا تصمیم بگیرد که چه کار کند و بعد دوباره وارد روند می شود. پس دامنه معاملاتی یک مرحله انتقال بین دو روند است. از طرف دیگر، روند هم مرحله انتقال بین دامنه های معاملاتی رنج است. یعنی مثلاً یک دامنه معاملاتی داریم و بعد بازار به این نتیجه می رسد که قیمت ها اشتباه هستند و باید به سطح دیگری از قیمت ها برسد که ممکن است بالاتر باشد و بعدش دوباره دامنه معاملاتی داریم و یا ممکن است پایین تر باشد و سپس دوباره دامنه رنج داریم.
روند می تواند قوی باشد. مثل شکست یا چند شمع صعودی خیلی بزرگ در یک روند صعودی. روند میتواند ضعیف هم باشد و در درون یک کانال ادامه یابد؛ مثل پولبک و شمع هایی که همپوشانی دارند. دامنه معاملاتی رنج میتواند به کوچکی یک شمع باشد که پولبک زده است یا میتواند به اندازه کل صفحه بزرگ باشد.
 وقتی دامنه معاملاتی رنج کوچک است و در درون روند شکل میگیرد، پولبک نامیده میشود که بخشی از روند است و در واقع یک وقفه در روند به حساب می آید؛ در چنین حالتی باور داریم که روند ادامه خواهد یافت، یعنی شکست در جهت روند خواهد بود.
وقتی دامنه معاملاتی رنج برای زمان زیادی باقی می‌ ماند مثلاً ۳۰، ۴۰ یا ۵۰ شمع در دامنه باشد، آنگاه جهت خود را از دست می دهد. یعنی از روند قبلی خیلی دور میشود و تاثیر روند قبلی روی بازار خیلی کم می شود. در چنین حالتی "شکست" می تواند در هر جهتی رخ دهد. دامنه معاملاتی رنج به این معنی است که روند تاثیرش را بر روی بازار از دست داده است. دامنه رنج می ‌توانند یک الگوی ادامه دهنده باشد و به ادامه روند ختم شود و یا می تواند یک الگوی برگشتی باشد. در حقیقت تمام الگوهای برگشتی به دامنه معاملاتی رنج مرتبط هستند. مثلاً سر و شانه سقف همان دامنه معاملاتی رنج است.
پولبک یک دامنه معاملاتی کوچک است که توقف در روند را نشان می دهد. فرض بر این است که بعد از یک یا دو شمع و گاهی اوقات ۲۰ شمع، روند به حرکت خود ادامه خواهد داد. مثلاً در تایم فریم کوچکتر، دامنه معاملاتی می توانند یک شمع باشد. مثلاً در چارت ۶۰ دقیقه ‌ای می تواند ۱۲ شمع ۵ دقیقه باشد.

اگر پولبک خیلی بزرگ باشد آنگاه جهت گم می شود و شما نگاه می کنید و می گویید نمی دانم، شاید در جهت صعودی یا نزولی شکسته شود. در آن لحظه به جای این که به آن را پولبک درنظر بگیرید، باید آن را دامنه معاملاتی بدانید؛ یعنی تمام پولبک ها همان دامنه معاملاتی اما در تایم فریم کوچک تر هستند و همه دامنه های معاملاتی هم همان پولبک هستند اما در تایم فریم بزرگتر. اگر دامنه معاملاتی در چارت ۵ دقیقه‌ ای، شامل ۳۶شمع باشد، آنگاه می توانیم در چارت ۶۰ دقیقه ای به اندازه سه شمع پولبک داشته باشیم.


 
به این مثال دقت کنید.
این چارت هفتگی S&P است و این نمودار قیمتی "اسپایدر" است. قسمت های سبز، دامنه معاملاتی رنج را نشان می‌دهند. اولی که در این جا ست را ببینید. پس اینجا یک دامنه معاملاتی دارم که قبل از آن روند صعودی داریم و سپس بازار در جهت روند شکسته شده است و سپس در این روند صعودی یک دامنه معاملاتی دیگر شکل می‌گیرد. اما بعدی در جهت مخالف روند شکسته شده. پس گاهی اوقات دامنه معاملاتی در جهت روند شکسته می شود.
 و گاهی اوقات هم در جهت مخالف روند شکسته می شود. اینجا در قسمت چپ یک روند نزولی قوی داریم. و بعد دامنه معاملاتی داریم و بعد شکست رخ داده است. اما به فاصله سه شمع بازار برگشته و شکست ناکام مانده است. پس دامنه معاملاتی می تواند در جهت روند و یا در جهت مخالف روند شکسته شود. دامنه رنج میتواند در یک جهت شکسته شود و بعد برگردد و در جهت مخالف ادامه یابد. همه روند ها با اسپایک شروع می شوند. می توانید اولین شمع صعودی را اسپایک بگویید. یا می توانید این مجموعه شمع های صعودی را اسپایک بگویید. به محض اینکه پولبک میزنیم، وارد کانال میشویم. پس یک اسپایک داریم و بعد یک کانال داریم. کانال معمولاً با یک پولبک آغاز میشود. شما میتوانید روند را به عنوان مرحله انتقال بین دو دامنه معاملاتی ببینید. در اینجا یک دامنه معاملاتی داریم و بعد یک روند و بعد مجدد یک دامنه معاملاتی داریم.
 از طرف دیگر می توانید دامنه معاملاتی را به عنوان مرحله انتقال بین دو روند ببینید. مثلاً در اینجا یک روند ترند، بعد ایست قیمتی و بعد دوباره روند داریم. معمولاً شیب کانال ها کم می شود و بعد آنقدر طولانی می شود که توانایی پیش بینی جهت بازار را از دست می دهد و شما می گویید نمی دانم شاید این جا سقف دو قلو و پرچم نزولی شکل گرفته و قرار است در جهت نزولی بشکند و یا در اینجا کف ها و سقف ها پایینتر شکل گرفته اند پس شاید این آغاز روند نزولی است. اگر بازار در جهت نزولی شکسته می ‌شد می ‌توانستیم بگوییم که روند نزولی از اینجا شروع شد و این واقعاً بخشی از روند نزولی است. از طرف دیگر در اینجا کف های بالاتر شکل گرفتند و اگر بازار صعودی بشود، میتوانید بگویید که روند صعودی از اینجا شروع شده است. پس در اینجا بازار در دامنه معاملاتی است و همچنین در نقطه شروع روند نزولی و روند صعودی هم قرار دارد که بسیار هم رایج است. 
دامنه های معاملاتی معمولا روند را در درون خود جای می ‌دهند و اگر هم روند صعودی و هم نزولی داشته باشند، یکی از آنها بازنده و دیگری برنده خواهد شد. در این جا هم یک روند دیگر داریم که کف ها بالاتر شکل گرفته اند. پس یک روند داریم و بعد دامنه معاملاتی داریم که کف ها بالاتر شکل گرفته اند و یک اسپایک صعودی داریم. اگر بازار صعودی می‌ شد می‌ توانستیم بگوییم که روند صعودی از اینجا شروع شده است و این می شد گام اول از روند صعودی؛ یعنی بازار بعد از شکل‌ گیری این اسپایک و پولبک، می توانست صعودی شود. اما اسپایک ها همیشه موفق نمی شوند. در حقیقت بیشتر تلاش ها برای شکست به نتیجه نمی رسند. در اینجا یک کانال صعودی داریم که قیمت سعی کرده در جهت نزولی بشکند اما موفق نشده است و بعد سعی کرده در جهت صعودی بشکند که بازهم نتوانسته است.

 

 این چارت به بررسی دقیق تر چارت قبلی می پردازد. و نشان می دهد که سیکل بازار مجددا در قالب کوچکتر نیز تکرار شده است. پس در این کانال یک اسپایک و یک کانال کوچکتر داریم. اینجا هم اسپایک داریم و این دامنه معاملاتی هم در یک کانال است. بازار در هر تایم فریمی، هم در روند است و هم در کانال است. میتوانید به هر بخش از چارت نگاه کنید و اگر به تایم فریم‌ های بالاتر بروید می بینید، که چیز دیگری داریم. پس در اینجا یک روند صعودی داریم در حالی که برای مدت کوتاهی هم روند نزولی داشتیم.
 میتوانیم این را روند نزولی کوچکی در نظر بگیریم که دامنه معاملاتی نیز هست. پس در درون دامنه ‌های معاملاتی، روند شکل می ‌گیرد. در اینجا این اسپایک کوچک در یک کانال قرار دارد. هر بخشی از چارت، یا در روند و یا در دامنه معاملاتی است. حتی هر تک شمع هم، یا در روند و یا در دامنه معاملاتی است. در اینجا یک شمع داریم که در روند است. شمع دوجی که بدن کوچکی دارد و همان دامنه معاملاتی تک شمعی است. پس هر چیز در هر تایم فریمی و هر نوع چارتی، یا در روند است و یا در دامنه معاملاتی. باید درک کنید که بازار این گونه است. اگر بدانید که در کجای سیکل بازار  قرار دارید، آنگاه می توانید از تکنیک های مناسب استفاده کنید که شانس سودآوری را بیشتر می‌ کنند. وقتی به این نتیجه رسیدید که چارت در حال بالا رفتن است، آنگاه باید بخرید. نمیتوانید بگویید "خوب شاید بهتر باشه منتظر پولبک بمونم" اما گاهی اوقات پولبک شکل نمی گیرد.
 مثال دیگری را باهم بررسی میکنیم. اینجا در دامنه معاملاتی [رنج] هستیم اما یک سری شمع صعودی داریم و این دامنه نزولی را شکسته ایم. وقتی به این نتیجه رسیدید که بازار در جهت صعودی است، آنگاه باید بخرید؛ چون گاهی اوقات پولبک برای مدت طولانی شکل نمی گیرد. وقتی به این نتیجه رسیدید که در دامنه معاملاتی است، آنگاه احتمالاً برای مدت زیادی، بالا و پایین می شود. پس بهتر است که در کف بخریم و در سقف بفروشیم و بهتره که خیلی در معامله نمانیم چون قرار است که مجدد به نقطه ورود برگردد. پس اگر اینجا [بالا] بخریم و نگه داریم، بعد مجدد تا اینجا پایین میآید. پس وقتی تصمیم گرفتید که در دامنه معاملاتی است، باید در کف بخرید و در سقف بفروشید. می توانید در سقف بفروشید و از خرید خود سود کنید و می توانید هم در سقف بفروشید و وقتی قیمت دوباره پایین آمد، مجدداً در کف بخرید و در سقف بفروشید.

 

 

 میتوان مجدد در کف خرید اما اگر نگه دارید احتمالاً بازار به نقطه ورود برگردد. مثلا اگر اینجا بخرید و نگه دارید، بازار برمی‌گردد به نقطه ورود و سود از بین میرود. اگر در اینجا فروختید و نگه داشتید، بازار به نقطه ورود خواهد رسید و بازهم سود از بین خواهد رفت. پس بهترین راه برای معامله در دامنه معاملاتی این است که اسکلپ کنیم. یعنی در کف بخریم و در سقف بفروشیم.

 


در مورد این چارت در تایم فریم ۶۰ دقیقه ای صحبت کردیم. در ابتدا یک اسپایک داریم که نشان از یک روند صعودی قوی دارد و سپس یک کانال داریم که یک کانال صعودی ضعیف است. معمولاً بعد از کانال دامنه معاملاتی شکل می گیرد. یعنی کانال به دامنه معاملاتی ختم می شود. پس یک کانال صعودی و بعد اصلاح داریم و پس از آن کل صفحه یک دامنه معاملاتی است. در درون این دامنه معاملاتی، یک اسپایک نزولی، شکاف و بعد از آن چند شمع نزولی داریم که تمامی آنها به یک کانال نزولی ختم می شوند. سپس در اینجا یک اسپایک صعودی داریم و بعد چند سری شمع صعودی بسیار قوی دیگر داریم که به کانال صعودی ختم شده اند.


 

در هر بخش از روند، اجزا کوچکتری وجود دارد. یعنی الگوهای کوچکتری وجود دارند. برای مثال در درون این کانال به ترتیب، یک اسپایک نزولی، بعد یک اسپایک صعودی، سپس یک کانال، مجدداً یک اسپایک صعودی، بعد یک کانال و در نهایت یک اسپایک نزولی داریم که از کانال خارج می شود و وارد یک کانال جدید می شود. در این کانال، مجدداً یک اسپایک نزولی و بعد یک کانال کوچکتر شکل گرفته است.

 

 

 


 

چه اهمیتی دارد که در مورد سیکل بازار اطلاع داشته باشیم و بدانیم که در کجای آن سیکل قرار داریم؟ چون هر بخش از سیکل، یک فرصت معاملاتی را در بر دارد و باید بدانید در کجای سیکل بازار هستید؛ چون اگر در مرحله شکست یا در کانال صعودی باشیم، آنگاه روش‌های معامله‌گری با حالتی که در دامنه معاملاتی هستیم، متفاوت خواهد بود.
دوست دارم همه چیز را به صورت یک تصمیم دوگانه نشان بدهم؛ یعنی دو انتخاب به خودم میدهم، وقتی معامله می کنید تا جایی که ممکن است باید به چیزهای کمتری فکر کنید. و یک روش برای این کار این است که یک ساختار برای تحلیل خود ایجاد کنید و به این صورت که هر تصمیمی فقط دو نتیجه دارد.
برای مثال برای تصمیم دوگانه در بازار صعودی را بررسی می کنیم. روند صعودی یا به صورت یک روند است و یا فقط یک گام افزایشی در دامنه معاملاتی است. تفاوت قائل شدن بین این دو خیلی مهم است. چون این دو نوع را به صورتهای مختلفی معامله می کنیم.
در روند صعودی فقط به دنبال این هستیم که بخریم و حداقل باید بخشی از معامله خود را سوئینگ کنید. اما اگر روند صعودی فقط یک گام صعودی در دامنه معاملاتی باشد، آنگاه خوب است که به دنبال سیگنال خرید باشیم. اما اگر سیگنالهای قوی برای فروش باشد، مخصوصا اگر دومین نقطه ورود برای فروش را نشان دهند، آنگاه می توانید به آنها عمل کنید. به طور کلی در دامنه معاملاتی باید روی اسکلپ کردن تمرکز کنیم و نه روی سویینگ کردن.
اگر در یک روند صعودی قوی، شکست داشته باشیم که من به آن اسپایک می‌ گویم، آنگاه باید سریعاً بخرید. اگر روند صعودی است، در چنین حالتی حداقل باید با حجم کم بخریم. ممکن است به خودتان بگویید که اسپایک خیلی بزرگ است و حد ضررم خیلی بزرگ میشود؛ این درست است و ایست ضرر شما باید همانجا باشد. اما در چنین حالتی بازدهی آن قدر زیاد است که ارزش این را دارد که حداقل با حجم کم ریسک کنیم و از حد ضرر بزرگ استفاده کنیم.
وقتی روند ضعیف و وارد یک کانال باریک می شود، آنگاه در تایم فریم بالاتر یک شکست و اسپایک داریم و باید همانند یک شکست آن را معامله کنید پس وقتی کانال خیلی خیلی باریک است و یا خیلی عمودی است و یا پولبک کمی داریم، آنگاه آن را مثل یک شکست یا یک روند صعودی خیلی قوی معامله کنید و فقط به دنبال خرید باشید. اگر کانال عریض باشد و شیب آن در حال کاهش باشد و سوئینگ ها هم بزرگتر باشند، آنگاه اگر که کانال صعودی است باید به دنبال سیگنال خرید باشیم. اما اگر سوئینگ ها خیلی بزرگ هستند که شبیه به دامنه معاملاتی است، آنگاه می توانید در هر دو جهت معامله کنید.
 یعنی هر چه شبیه به دامنه معاملاتی می ‌شوند باید آن را همانند دامنه معاملاتی معامله کنید؛ یعنی در کف خرید و در سقف فروخت و اسکلپ کرد..
اگر بازار نزولی است مجدد تصمیم دوگانه داریم یعنی یا یک روند نزولی داریم و یا اینکه این بازار نزولی بخشی از دامنه معاملاتی است و روش معامله در هر حالت با دیگری متفاوت است.
اگر روند نزولی داشته باشیم فقط به دنبال فروش باشید و سعی کنید بخشی از پوزیشن را سوئینگ کنید اما اگر این حرکت نزولی بخشی از دامنه معاملاتی باشد، آنگاه مطمئناً باید به دنبال سیگنال فروش باشید. اما اگر سیگنالهای خرید قوی باشند و دومین نقطه ورود هم شکل گرفته باشد، آنگاه می توانید بخرید. اگر دامنه معاملاتی داشته باشیم، بهتر است که اسکلپ کنیم.
اگر بازار در یک روند نزولی خیلی قوی یا در مرحله شکست یا اسپایک باشد، آنگاه باید به سرعت خارج بشوید. اگر نمی توانید در یک یا دو دقیقه تصمیم بگیرید که چگونه خارج شوید، حداقل بخشی کوچکی را بفروشید و حد ضرر خود را در بالای اسپایک نزولی قرار دهید. اکثر اوقات در چنین حالتی حد ضرر خیلی بزرگ است پس در چنین حالتی با حجم کم معامله کنید و بعد که روند ادامه می‌ یابد، حجم را بیشتر کنید.
اگر روند نزولی ضعیف باشد، یعنی اگر در یک کانال باشد، آنگاه باید ببینیم که کانال باریک است یا عریض اگر کانال باریک و خیلی عمودی باشد و پولبک ها هم کوچک باشند، آنگاه آن را همانند یک شکست نزولی در روند نزولی قوی معامله کنید. در چنین حالتی فقط به دنبال فروش و سوئینگ کردن باشید. اگر کانال عریض باشد، باید به دنبال سیگنال فروش باشید چون همچنان روند نزولی داریم اما اگر سوینگ ها بزرگ باشند، می توانید همانند دامنه معاملاتی معامله کنید یعنی در کف بخرید، در سقف بفروشید و اسکالپ کنید یعنی در هر دو جهت معامله کنید.